سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفته‏اى یا دیده‏ات باز است ؟ گفتم دیده‏ام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمى‏اند که زمین را گستردنى خود گرفته‏اند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساخته‏اند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بنده‏اى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفته‏اند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :3
کل بازدید :48187
تعداد کل یاداشته ها : 123
04/2/22
8:40 ع

سلام ... بعد اون خداحافظی که کردم بازم دوباره هم و دیدیم و خونه هم رفتیم اما نمیدونم چرا دیگه حسامون به هم فرق کرده... چقدر دور شدیم از هم... مث دو تا غریبه... گاهی اینقد حرص هم و درمیاریم که دوست دارم هرچی دهنم درمیاد و... نگم... چون تو عزیزتر از اونی که بخوام بی ادبی کنم...
قسمت ما هم همینه دیگه...
هرجایی با هم هستیم آخرش یه بحثی چیزی پیش میاد و از هم ناراحت میشیم... به همین خاطر کمتر میام پیشت... هرجا هستی بدون من بهت خوش بگذره... 
راستی شاید این آخرین نوشته من باشه و مرگ خبر نمیکنه..
به حرمت این همه دلواپسی تو این همه سال، همیشه م خ ب
 


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ باد آورده را باد می برد... امــــا... تو که با پای خودت آمده بودی...


+ هر وقت کم میآورم میگویم اصلا مهم نیست، اما تو که میدانی نبودنت چقدر برایم مهم است!